.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
بیاییم با تحلیل درست، از حوادث اخیر فرصت بسازیم

علت گیجی عده زیادی از تحلیلگران در درک حوادث اخیر را شاید بتوان لایه های چندگانه حوادث اخیر دانست که نیاز به چند تخصص همزمان و بررسی های موازی دارد.

حوادث پس از انتخابات در ایران از یک سو دارای ابعاد اجتماعی است و به تحلیل جامعه شناسان و روانشناسان اجتماعی نیازدارد، ازسوی دیگر امنیتی است و نیاز به متخصصان امنیتی دارد و از جهت سوم بعدی بین المللی دارد که آن هم باید توسط متخصصان این حوزه بررسی گردد، بنابراین اگر گروه های تخصصی به صورت جمعی به تحلیل حادثه بپردازند بهتر می توانند از عهده تحلیل آن برآیند.

بنابر این گزارش، حوادث اخیر را به لحاظ گستره داخلی از دو منظر می توان نگاه، بررسی و تحلیل کرد: از منظر سیاسی ـ امنیتی و از منظر اجتماعی.

به نظر می رسد ریشه این حوادث اساسا اجتماعی است که حضور توده های مردم وخواسته ها وشعارهای اولیه آنها هم بیانگر آن بوده است ولی عده ای وعواملی آنرا به سمت سیاسی ـ امنیتی شدن سوق داده اند.

ازمنظر سیاسی این حادثه به دوشکل خود را بروز داده است: یک تصویر و واقعیت سیاسی از این حوادث، خلط حق و باطل و بروز فتنه است که نیروهای درون نظام سیاسی و جبهه انقلاب اسلامی و معتقدین به آن، به آن معتقدند و نظرشان این است که مجموعه ای از خودخواهی ها و خودبزرگ بینی ها، با انگیزه انتقام کشی وتصفیه حساب واز طریق توهین وتخریب وقانون شکنی این فتنه را شکل دادند وملت شریف و بزرگوار را به جاده خاکی کشاندند.

یک تصویر دیگر از حوادث اخیر و در بعد سیاسی براندازی نرم است که حکایت سارقی را دارد که توسط گروهی درداخل کشور درحال دامن زدن به اختلاف ودرگیری است . این دزد پنهان از طریق دادن اطلاعات گمراه کننده وتحلیل های حساب شده و تشویق های روانشناسانه درصدد ضعیف کردن نگهبانان و اهالی خانه است که پس از اطمینان از موفقیت به خانه دستبرد بزند.

هردو تصویر فوق درست و واقعی است ولی هنوز کل ماجرا نیست و کمکی به خروج از حوادث اخیر هم نکرد. بلکه اصل ماجرا به ریشه های این حوادث بر می گردد که بعد اجتماعی این حادثه است.

منظر دوم حوادث اخیر واقعیت و رخدادی اجتماعی است. در واقع این حوادث اگر در این انتخابات هم بروز نمی یافت، به طور قطع درانتخابات بعدی سر بر می آورد چرا که مردم سالاری درایران به درجه ای ازکمال تاریخی خودش رسیده بود که دیگر با مشارکت صرف جواب نمی داد بلکه آن روی دیگر سکه مردم سالاری، یعنی مرحله پاسخگویی حاکمان را نیز باید در بر می گرفت.

حقیقت این است که مردم سالاری دارای دو روی سکه است . یک روی آن مشارکت مردم درتعیین سرنوشت خویش است و دیگری اعتراض کردن و پاسخگو کردن دولتمردان نسبت به نوع رفتارشان و خواست عمومی است که بر اساس آن از سوی ملت انتخاب شده اند.

معمولا در نظام های مردم سالار، مشارکت زودتر از اعتراض شکل می گیرد ولی پس ازمدتی مردم درصدد فعال کردن بعد دوم آن یعنی نهادینه کردن اعتراضات ـ به معنای سوال از مسئولین در مورد عملکردشان ـ خواهند بود که البته این دوبعد مکمل یکدیگرند و مردم سالاری بدون یکی از آنها معنای واقعی خود را پیدا نخواهد کرد.

پس از سی سال از تشکیل جمهوری اسلامی جامعه ایران به حدی از بلوغ سیاسی رسیده است که وارد مرحله دوم مردم سالاری یعنی پاسخگو ساختن دولتمردان خود شود، اما متاسفانه فعالان سیاسی، احزاب و جناح های سیاسی آمادگی هم پایی با این رشد تکاملی ملت ایران را نداشتند و به جای قاعده مند سازی اعتراض مردم، آن را به فضایی سیاسی ـ امنیتی کشاندند.

بنابراین به نظر می رسد حال که اتفاقاتی که نباید می افتاد، افتاده است، بهترین راه این است که از این حوادث فرصتی دوباره برای اعتلای نظام مردم سالار جمهوری اسلامی بسازیم و با تمام توان در این راه بکوشیم./تابناک


استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.076 seconds.